- گزند جستن (غَ شِ کَ تَ)
در پی گزند بودن. در پی آزار برآمدن. آسیب دیگران خواستن. آزار جستن:
به گیتی هرآنکس که جوید گزند
چو من شاه باشم نگردد بلند.
فردوسی.
و رجوع به گزند شود
به گیتی هرآنکس که جوید گزند
چو من شاه باشم نگردد بلند.
فردوسی.
و رجوع به گزند شود
